تحقق اقتصاد مقاومتی با تلاش فرهنگی
متاسفانه عملکرد دولتها تاکنون در راستای تضعیف اقتصاد مقاومتی پیش رفته است. آنها با تزریق پول به شکلهای مختلف زمینه مصرفگرایی را در جامعه فراهم کردهاند در حالیکه به جای تزریق پول باید زمینه بهینهسازی مصرف فراهم شود.
کشور ایران در حال حاضر با تحریم های مختلف جامعه جهانی روبهروست و این تحریمها تا لحظهای که ایران اسراییل را به رسمیت نشناسد و نظم به اصطلاح جهانی را نپذیرد باقی خواهد ماند.
قاطعانه میتوان گفت هرگونه مذاکره و سازش با غرب منهای تضمین امنیت اسراییل بینتیجه خواهد ماند تازهترین دلیل ادعای این شکست قرارداد برجام است که در حال حاضر به کاغذ پارهای تبدیل شده است.
بسیاری از تحلیلگران با خوش خیالی گمان میکردند که برجام منجر به شکاف بین آمریکا و اروپا خواهد شد که گمانی عبث و بیهوده بود و نهایت اینکه از قبل برجام هیچ گشایش اقتصادی چندانی به ایران نرسید. اما امروز از هر زمان دیگری اجرایی شدن اقتصاد درونگرا (مقاومتی) اهمیت پیدا میکند.
و اما اقتصاد مقاومتی چیست؟ و تفاوت آن با اقتصاد ریاضتی چیست؟
اصل و اساس اقتصاد مقاومتی بر محور مدیریت مصرف میچرخد و تفاوت آن با اقتصاد ریاضتی این است که در اقتصاد ریاضتی دولت به عنوان مجری در برابر ملت قرار میگیرد و با وضع قوانینی مثل افزایش مالیات و سن بازنشستگی زمینه شکوفایی اقتصاد و جلوگیری از ورشکستگی فراهم میکند. و اما در اقتصاد مقاومتی قرار است دولت و ملت در کنار هم اقتصادی درونزا را رقم بزنند تا کشور از گزند تحریمهای بینالمللی آسیب کمتری ببیند.
براین اساس میتوان گفت تحقق اقتصاد مقاومتی بیشتر فرهنگی است تا اینکه کاملا ماهیت اقتصادی داشته باشد.
متاسفانه عملکرد دولتها تاکنون در جهت تضعیف اقتصاد مقاومتی پیش رفته است و انها با تزریق پول به شکلهای مختلف زمینه مصرفگرایی را در جامعه فراهم کردهاند در حالیکه به جای تزریق پول باید زمینه بهینهسازی مصرف فراهم شود.
همچنین دستگاههای دولتی خود با مصرف بیش از حد انرژی و سوخت بیشترین ضربه را بر پیکر اقتصاد مقاومتی فراهم میکنند.
البته باید دانسته شود که اقتصاد مقاومتی کم مصرف کردن نیست بلکه اتفاقا بعضی از کالاها در سبد خرید مردم باید پررنگتر باشد.
بههر حال دوران شعار و حرف گذشته است باید دستگاههای دولتی به صورت غیر مستقیم و به شکل فرهنگی زمینههای مدیریت مصرف را به نفع اقتصاد درونزا فراهم و زمینه همبستگی ملی را در جامعه فراهم کنند.
برای مردم باید به صورت روشن و شفاف اعلام شود که ما در وضعیتی از سطح بینالملل قرار داریم که هرچه بیشتر باید از اقتصاد نفتی جدا بشویم و این مستلزم مقداری تحمل رنج است که اگر زمینههای استدلالی آن فراهم شود مردم این رنج را تحمل میکنند.
گلایه مردم امروز از بیعدالتی اقتصادی است پاداشهای ۸۰۰ میلیونی مردم را ناامید و دلسرد میکند. که اگر عدالت اقتصادی برقرار باشد مردم به راحتی تبعات اقتصاد مقاومتی را تحمل خواهند کرد.