گفتگو با فرماندار
بعد از گذشت روزهای سیاست زده انتخابات فرصتی شد تا از درون آرشیو خود حرف های غیر سیاسی مان با محمد صفایی را به امید حاشیه کمتر منتشر کنیم. مطمئنا خواندنش خالی از لطف نخواهد بود!
این مصاحبه یک نشست خودمانی بود که بر کشاورزی و صنعت شهرستان و مختصری هم فرهنگ تکیه داشت.
روز چهارم فروردین ، ساعت ۷ صبح البته ساعت جدید ، راهی فرمانداری شدیم. بجز سرباز کشیک و فرماندار کسی آنجا نبود و این خیال ما را از بابت طولانی شدن صحبت ها آسوده می ساخت. صحبت هایی که تا اذان ظهر طول کشید!
برخلاف آنچه دوست عدالت خواهم در نقدش گفته بود . این سایت با همه کاندیداهای انتخابات بیش از دو بار رودر رو صحبت کرده است و چندین و چند بار ارتباط تلفنی داشته و در روزهای بعد از انتخابات نیز پای صحبت های هیئت های اجرایی و نظارت نشسته است و هر کدام که اجازه دادند صحبت هایش منتشر شده است.
اصل جلسه ما با فرماندار نیز از این بابت بود، که البته ایشان صلاح ندانست صحبت های سیاسی اش در سایت منعکس شود و ما را حواله چند ماه دیگر داد.
البته چندین ساعت ( بدون ضبط کردن) در این موارد حرف زدیم و ما هم بحث و گلایه ها مان را منتقل کردیم. چنانکه هنوز به این رابطه ادامه داده ایم.
چون مصاحبه تنظیم شده کلمه ای از انتخابات نداشت مناسب ندیدیم در آن فضا منتشر شود و در سایه سیاست و روزهای آشفته نوروز گم و گور شود !
اکنون با تاخیر یک ماهه در حالیکه سفر رییس جمهور هم تمام شده با پوزش و احترام تقدیم می گردد.
– با تشکر از اقای محسن وحیدزاده به خاطر اطلاعات مفید ارسالی که ما را در تنظیم متن یاری رساند –
……………… ……………………
محمد صفایی متولد ۱۳۴۰ از روستای دلویی است. وقتی دیپلم را در گناباد می گیرد راهی تهران می شود تا برق بخواند. سال های جنگ می رسد و زندگی اش التقاط عجیبی با جبهه می خورد. رشته برق را رها می کند و خانواده اش را هم با خود به منطقه و میانه خطر می برد. سال ۶۷ در کنکور شرکت می کند و با رتبه ۹۳ رشته مورد علاقه اش، علوم سیاسی دانشگاه بهشتی را انتخاب می کند. چند سال بعد ارشد را هم از دانشگاه آزاد واحد تهران می گیرد. بعد از کنکور دوباره به جبهه باز می گردد و تا روزهای بعد از پذیرش قطعنامه آنجا می ماند.
بعداز جنگ عمده فعالیت هایش در سپاه متمرکز می گردد. در دولت دوم آقای هاشمی مدتی را در اداره چهارم سیاسی وزارت کشور خدمت می کند.
محمد صفایی در این باره می گوید: " مابین سال ۷۳ -۷۶ در وزارت کشور بودم. بعد از آمدن دولت ششم ،آقای تاجزاده اصرار داشت بمانم و با هم کار کنیم. حدود ۴ ماه بیشتر دوام نیاوردم و آذر ۷۶ خارج شدم و به سپاه برگشتم"
او بعدا در کنار کارهایش در سپاه به روزنامه نگاری هم روی آورد. در صبح صادق قلم می زد و دبیر سرویس سیاسی روزنامه سیاست روز شد؛ روزنامه ای که به گفته ی خودش در سطح عموم جامعه برد وسیعی نداشت ولی در میان نخبگان بحث های جدید و جالبی را رقم می زد.
از ارتباطش با دکتر احمدی نژاد پرسیدیم. " آشنایی زیادی از نردیک نداشتم. در دوران شهرداری دو دوره نشست با ایشان داشتیم درباره معاونت فرهنگی که آقای مشایی مسئولش بودند و نقد هایی را آنجا مطرح کردیم "
بعد از انتخابات برای فرمانداری شهرستان چند گزینه مطرح می شود. از طریق برادر در ماه رمضان اولین بار درخواست گروه هایی از شهرستان به او می رسد. کم کم حمایت ها بیشتر می شود و بزرگان هم در نامه ای رسمی از او دعوت به همکاری می کنند. این در حالی است که در دکترای علوم استراتژیک دانشگاه دفاع ملی پذیرفته شده و رایزنان دولت جدید او را برای معاونت سیاسی دفتر دکتر الهام پسندیده بودند. فروردین ۸۵ وقتی که دکتر الهام او را در سفر ریاست جمهوری در گناباد می بیند، با خنده می گوید : دهاتی تصمیم دهاتی می گیرد !
صفایی با مدنی و محمد زاده جلسات جداگانه ای می گذارد و از سوی آنها هم پذیرفته می شود. نزدیکی به پدر و مادر هم مزید علت شده و در بهمن ماه ۸۴ در حالی که آخرین پستش ، معاونت نیروی زمینی سپاه با جایگاه ۱۸ ، را تحویل می دهد با حکم ماموریت در وزارت کشور راهی گناباد می شود.
به عنوان اولین سوال می خواستم نگاه کلان شما را به مجموعه شهرستان بدانم. اصلا تا کنون مانند یک مورد علمی چشم اندازی برای شهرستان نوشته اید؟
هر مجموعه ای که می خواهد کار کند باید یک چشم اندازی برای خود ترسیم کند. ما یک کلیاتی از سند توسعه شهرستان تنظیم کرده ایم ،نمی خواهم بگویم یک مطالعه عمیق انجام شده ، به طور مثال اینکه ما چه پتانسیل ها و ظرفیت هایی داریم. یکی از مهمترین بحث های ما پرورش نیروی انسانی بود ما اگر این را داشته باشیم سایر قابلیت ها می تواند رشد کند.یک تلاش هایی شد، در این راستا بنیاد نخبگان گناباد را داریم تاسیس می کنیم به تاسی از بنیاد نخبگان کشور که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
جواب هم گرفته اید؟
یک جاهایی به میزانی که برنامه ریزی کردیم نتیجه گرفتیم. سال گذشته شما مستحضرید ما در کنکور رتبه اول استان را در ۴۹ منطقه خراسان آوردیم و در کشور سوم شدیم. و حتماً می توانیم در کش
ور اول بشویم. حال این نیرو در شهرستان بماند یا بیرون برود مهم نیست . من این دید تنگ نظرانه را قبول نداریم که فقط در این منطقه جغرافیایی باید بماند، هرجا برود موفقیت ماست.
خارج ار نیروی انسانی نگاه کنیم هر شهری باید تکلیف خود را با این سوال کلی روشن کند. آیا می خواهد در یک نگاه بلند مدت توسعه را بر اساس کشاورزی پایه گذاری کند یاصنعت .شما به عنوان فرماندار گناباد چه جوابی به این سوال می دهید؟
مطمئناً شرایط اقلیمی و آب و هوای مان و کمبود آب در راس آن ما را به عنوان یک مرکز توسعه کشاوری در نخواهد آورد. می دانید که در بین استان های کشور کم آب ترین استان یزد است. ما از استان یزد هم کم آب تریم. معدل بارندگی ما در سال حدود ۱۵۰ میلی لیتر است. با این محدودیت ما باید به سراغ کشت کم آب برویم همانند گذشتگانمان که همین کار را می کردند. چرا سراغ زعفران رفتند چون کم آب است. آن هم در فصلی که آب فراوان داریم. این امر تا آنجا می رود که توجیه اقتصادی دارد ما با تانکر زمین ها را آبیاری کنیم. دیدگاه مان است که باید با افزایش بهره بری از آب آن را منتقل کنیم به بخش صنعت. چون ما منابع آبی جدید که نداریم باید با همین منابع کار کنیم. پروژه فاضلاب با همین نگاه است. ما آب قنات را برای شرب استفاده کنیم و در پایین دست با تصفیه، آب به مصرف کشاورزی برود. پس به طور کلی دیدگاه کلان ما کشاورزی نخواهد بود بلکه صنعت است.
فعلا وارد صنعت نشویم. همه ما قبول داریم که در سرمین کم آبی مثل ما قنات اصلی ترین منبع آب است اما هر ساله در زمستان میلیون ها لیتر آب به راحتی در بیابان ها هدر می رود. نمی خواهد کاری بشود؟
این که تنبلی کشاورزان ما است! در گذشته این گونه نبوده آب زمستان را که نیاز نداشتند در مادر چاه ها جلویش را سد می کرده اند الان این کار را انجام نمی دهند. هزینه اش را حاضریم بدهیم ولی کسی جلو نمی آید. ما پیشنهاد دادیم در این فصل وارد آب شرب شود و مشکل شرعی هم نداشت رضایت ندادند. دوباره پشنهاد شد هنگامی که آب نیاز نیست برود بریزد داخل مخزن که ما آب چاه هایمان ذخیره شود. باز مخالفت کردند. نگرانند که نکند سیستم دولتی مالک شود.
این طرح ها و مخالفت ها از زمانی که یادم می آید بوده است. در ماجرای کاخک در اول انقلاب و آب شیرینی که از خواف آمد همین مسئله مطرح شد ولی بی نتیجه. کی می خواهد تکلیف مشخص شود؟ بد نیست از این یک میلیاردی هم که جذب شد برای حل این مشکل فرهنگی استفاده شود و فقط برای لایروبی خرج نشود !
این یک مشکل اجتماعی دارد که آن را باید حل کرد. آب ما مالکیت متعدد دارد. بیش از ۷۰۰ فنجان از آب قنات خشویی که به نام حصار می نامند وقف شرب است. الان که حوض انبار نیست می شود وارد لوله ها شود. مولفین قنات را دعوت کردیم، قبول نمی کنند و الان در کشاورزی مصرف می شود. اما امسال بالاخره قرار کردیم در مسیر حوضچه هایی بزنیم و از آنجا بفرستیم داخل مخزن. ان شاء ا… که با این یکی مخالفت نشود.
البته امسال که تمام شد ان شاء الله سال بعد. یادم است یک موقعی با دکتر مهدیزاده صحبت می کردیم در همین موضوع ایشان می گفت من از ابتدا مخالف این بودم که آب قنوات وارد سیستم آب شرب بشود. چون آب قنوات آخرین امتیاز ما است برای جذب سرمایه دار. از این بابت که دلهره ای برای کمبود آب صنعتی نداشته باشد.
من این را نشنیده ام
خوب. برای کشاورزی مدرن یا صنعتی طرح امیدوار کننده ای دارید یا نه؟
ببینید یک زمانی ما متمرکز شدیم روی کشت گلخانه ای ولی بعد به سرعت خودمان جلوگیری کردیم. به نظر من باتوجه به افزایش قیمت سوخت و آزاد سازی آن اصلا مقرون به صرفه نیست. یک مقداری باید به سمت آبیاری تحت فشار و قطره ای حرکت کنیم.
شوری آب را چه می کنید؟ کارشناسان می گویند مشکل جدی داریم .
توی آب قنات جواب می دهد آن در آب چاه است که به خاطر شوری مشکل دارد. البته قبول دارم، حرکت می کنیم ولی شتاب ما کند است.
یک مشکلی که ما داریم اختلاط زمین های کشاورزی با ساخت های مسکونی است. الان بکترین ونابترین زمین های ما برای کشاورزی در منطقه کوی شرقی و نوغاب است و مهمترین تاسیسات شهری ما از قدیم در آن منطقه متمرکز است. به نظر می رسد برای تداوم اندک کشاورزی موجود باید جمعیت را به این سو که زمین های محکمتری هم برای ساخت و ساز دارد هدایت کرد؟
بله، البته توسعه شهرستان بعد از انقلاب کاملاً به سمت غرب بوده است. شما یادتان نبست آن موقع بعد از میدان آزادگان جایی نبود. الان ثقل جمعیتی سمت غرب شهر است. از طرفی برای طرح مسکن ۹۹ ساله که دنبال زمین هستیم به این سمت گرایش است.
اصلا ما یک مدیریت جامع شهری داریم که این گونه معضلات را در شهر گناباد پیگیری کند؟
این بر می گردد به حوزه شورا و اختیارات آنها. شورا قدرت زیادی دارد تنها ارگانی است که بودجه را خودش تعیین می کند و هزینه ها را هم خودش تعریف می کند. از آنها بپرسید
اگر اجازه بدید گوشه چشمی هم به صنعت داشته باشیم. شما که نماینده دولت در شهرستان ما هستید قا
عدتا باید وضعیت را متحول از گذشته ببینید. درست است ؟
دولت نهم یک نگاه ویژه به توسعه دارد به این معنی که فقط توجیه اقتصادی ملاک نیست بلکه توسعه متوازن و توجه به مناطق کم تر برخوردار را یک اصل می داند و این فرصتی طلایی ایجاد کرده است. ما هم سعی کردیم حداکثر بهره برداری را داشته باشیم. الان مجموعه سیستم اداری برای این کار روان شده است.
اول این را روشن کنید ، چه پروژه هایی را شما می توانید تایید نهایی کنید و چه پروژه هایی را استان و کدام ها را تهران مجور می دهد؟
یک روند مشخص است.بانک ها تا سقف ۱۰۰ میلیون تفویض اختیار کرده اند به خود شهرستان ها. سقف بانک استان تا ۲ میلیارد تومان است. اگر بیشتر باشد می رود تهران تا آنجا هم تصویب شود اگر پذیرفتند به استان اعلام می شود تا عقد قرارداد شود.
در مجموع چه درصدی از پروژه های ما به نتیجه رسیده است؟
ما کار گروهمان جزو فعال ترین کار گروههای استان بوده است. پروژه هایی که در شهرستان تعریف شده کاملاً تصویب شده است مگر اینکه مشکل از سرمایه گذار بوده است.
ببینید دولت نهم گفته است ۱۰ درصد آورده بقیه را ما وام می دهیم. کسی که این را هم نداشته است قاعدتاً رد شده است پروژه هایی که سقف استان داشته است همه به نتیجه رسیده و معطل نشده است. اما پروژه ملی مشکل تر است، از پروژه های بالای ۲ میلیارد تنها پروژه هتل آقای صدوقی حل شده است به میزان تسهیلات ۶ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان . آن هم به خاطر اینکه نیاز به حمایت سازمان گردشگری کشور داشت که ما رابطه برقرار کردیم و حل شد.
پروژه سیمان سفید و پروژه تراکتور رفت تهران و آنجا متوقف شد بقیه پروژه ها هم نرسید.
گفتید کار گروه فعال. چه جوری است که یک گروه موفق تر شناخته می شود و یکی نه؟
مثلاً در پروژه سیمان ما طرف ۴۸ ساعت واگذاری زمین داشتیم خوب در مرحله بعد باید توی استان برود در کمیسیون ماده ۵- آنجا استاندار، رئیس سازمان مسکن، رئیس سازمان جهاد کشاوری ، صنایع و … عضو هستند. اگر برگشت بخورد می رود تا ۲ ماه دیگر که دوباره نوبتش شود. ما آمدیم دست گردش قضیه را جلو بردیم. تک تک پیگیری کردیم و تائیدیه آقایان را گرفتیم.
یک موقع پروژه سیمان حرف اول شهرستان شده بود بعد یکباره ایرنا خبر زد پروژه مشمول وام نمی شود. گیر کار کجا بود؟
سیمان وقتی زمینش را گرفتیم چون بالای ۲ میلیارد بود راهی تهران شد، رفت بانک ملت زیر دست دکتر دیوان دری. خواستیم کار تندتر راه بیافتد نامه ای از استاندار بردیم آنجا. بانک زیاد همکاری نمی کرد که بعد هم خورد به سیاست های انقباضی بانک مرکزی. شورای اقتصاد هم یک مصوبه گذراند پروژه های سیمانی که وام نگرفته اند فعلاً مسکوت بمانند. بانک هم از خدا خواست . ولی ما پیگیری ها را انجام می دهیم. قطعاً یک گشایشی خواهد شد.
مردم ما از مجموعه نخ ریسی آقای رمضانی خاطره خوشی ندارند و خیلی ها می گویند تراکتور سرنوشت بهتری نخواهد داشت.
موضوع تراکتور سازی کمی متفاوت است می گویند مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد ایشان به خاطر مسائل قبلی که در گناباد داشتند، ریسک نمی کند.
ایشان می خواهد تسهیلات زیر کلید بگیرد! زیر کلید یعنی بدون وثیقه تسهیلات ارزی بگیرد و بانک از ورود به کشور تا تولید به معاملات نظارت کند. این خیلی سخت است و بانک به راحتی قبول نمی کند. به همین خاطر سه تا بانک عوض کرده اند. الان هم در بانک کشاورزی است. البته خبر خوش اینکه سه هفته قبل تصویب شد ۱۰ میلیارد تسهیلات ارزی ایشان را بدهند به شرطی که بین ۴۰ تا ۶۰ درصد وثیقه بدهد که آقای رمضانی تقریبا قبول کردند.
نوع کارشان هم خیلی عجیب است. ایشان گفته اول بازار سفارش دهد بعد من می آورم و مونتاژ می کنم و آن خبر افتتاح کارخانه یک تبلیغ برای بازاریابی بیشتر نبود؟
شما می دانید بزرگترین کارخانه تراکتور سازی ایران دولتی است . سال ۸۵ این کارخانه 100 میلیارد تومان یارانه گرفتند که تراکتور ارزان و زیر قیمت به کشاورز برساند. این سرمایه گذار خصوصی را می ترساند. ایشان هم چند مورد را سراغ داشت که ورشکست شده بودند. این موضوع در سال ۸۶ البته حل شد و یارانه را مستقیم به کشاورز دادند تا بخش خصوصی هم وارد رقابت شود.
از آقای ایمانی خبری نشد؟
با آقای ایمانی سه جلسه داشتیم که استاندار هم در یکی از جلسات حضور داشت و قرار بر این است که ایشان سه واحد صنعتی چینی بهداشتی، سنگ معدنی و سرامیک را راه اندازی کند که مصوبه کار گروه استان را در این باره گرفتیم.
یک نگاه منفی نسبت به برخی از سرمایه گذاران دیده می شود. نمی خواهم بدبین باشم. اینکه برخی آقایان سرمایه گذار شرکت هایی که الان دارند مشکل دارد و اگر هم وامشان جور شود به زخم های خود خواهند زد و برای مردم ما چیزی نخواهد ماند؟
ما با سرمایه گذار نمی توانم این طور رفتار کنیم. ما یک پالس منفی هم به این ها نداده ایم. سرمایه گذار باید اطمینان یابد که حامی اش هستیم. ولی خب ما هم با دقت باید جلو برویم سرمایه گذار همه هستی اش سرمایه اش است. این ها کارشان را خوب بلدند.
خوب شاید کارشان چیز دیگری ایست! اینکه بیایند وام بگیرند و زمین را صاحب بشوند و بروند را خوب بلد
ند!
یادم هست یک زمانی همه مسئولین بسیج شده بودند توی شهرستان دنبال زمین مناسب برای پروژه های صنعتی می گشتند.اما مردم زیاد همکاری نمی کردند و کار گیر می کرد
متاسفانه همشهری های ما دغدغه توسعه گناباد را دارند ولی موقعی که می خواهند پای کار بیایند خیلی سخت می گیرند . چاهی را همین اطراف دیدیم صاحبش یک میلیارد و دویست میلیون تومان قیمت کرد. آمد همین جا به او گفتم الان اگر این سرمایه گذار برود در دشت فیض آباد ؛ بهترین چاه با ۴ برابر آب چاه شما آن هم آب شیرین با یک میلیارد به او نمی دهند؟ گفت: چرا. حالا این مرد از سینه چاکان توسعه هم بود. این تناقض ها را در شهرستان زیاد داریم.
زیاد طول ندهیم؛ از بقیه پروژه ها هم مختصری بگویید.
3714 پرونده داشتیم. عمده اش خود اشتغالی بوده است. در حال حاضر مجموعه نخ ریسی آقای لطفی ماشین آلات را وارد کرده است که تا ۱۵۰ نفر اشتغال خواهد داشت.
آقای چوپان کاره ۵/۱ میلیارد تسهیلات خواهد داشت. دستگاه های ایشان وارد بندر شده و پیش بینی می شود تا اواخر اردیبهشت راه اندازی شود. کارخانه آقای محتشمی برای تولید سرم راه اندازی شده و الان تولید دارد.
مدیر نورد بجستان هنوز نیامده است. آقای تقی زاده شخصا کارآفرین است، ایشان یک سرمایه گذار پیدا کرده است ، ما هم آماده ایم ولی الان پیگیر نیستند.
هماهنگی فرماندار با نماینده در این موارد خیلی مهم است . شما چگونه با هم کار می کردید؟
این را بگذارید برای یک وقت دیگر!
سوال سیاسی نپرسیدیم کاملا اقتصادی است و ربطی به انتخابات هم ندارد.
باشه، بهتر است باشد برای یک دو ماه دیگر
ما با این محرومیت چه کار می خواهیم بکنیم؟ دکتر مهدیزاده در مصاحبه به ما گفت آن زمان یک پله بالا آمده بودیم بنابراین شاخص محرومیت را از ما برداشتند. نظر شما چیست؟
یک سری شاخص های سازمان مدیریت سابق داشته است مانند برخورداری از آب بهداشتی ، خانه بهداشت، سواد و… حدود ۵۰ شاخص می شد . توی آن مقطع ما برخوردار شناخته شدیم. البته این یکی از درخواست های ما در سفر رئیس جمهوری است که چند شهر من جمله گناباد از امتیازات محرومیت مانند معافیت مالیاتی استفاده کنند.
دولت چند وقت قبل دیداری با آقا داشتند. ایشان از عملکرد فرهنگی دولت رضایت نداشتند. اخیرا دکتر افروغ هم در مصاحبه ای گفته بود دولت در این دو سال یک لایحه فرهنگی به مجلس نیاورده است بلکه لایحه حریم خصوصی دولت خاتمی را هم پس گرفته است!
ببینید در دوم خرداد تمرکز روی توسعه سیاسی رفت و از توسعه اقتصادی غافل شدند و باید بگویم اقتصاد رسماً تعطیل شد . خب لشکر بی کاران راه افتاد و پشت سرش فساد و مشکلات اجتماعی؛ دولت نهم اهم تلاش را روی اقتصاد گذاشت. و اجباراً روی این کار تمرکز کرد و قاعدتاً از فرهنگ کمی غافل شد.
خود شما هم اوایل می گفتید قرار بود حدود ۳۰ درصد وقتتان برای فرهنگ برود ولی کارهای اجرایی بسیار زیاد است. از طرفی هیچ گروه فعال دانشجویی هم در شهرستان نیست و در این مدت هم ایجاد نشده است؟ شما برای ایجاد گروه های فعال فرهنگی و حمایت از انها چه اقداماتی داشته اید؟
قبول دارم؛ در شهرستان همینطور است. اینجا شاید ۹۰ درصد وقت ما به کارهای اجرایی می رود و نمی رسیم روی فرهنگ کار کنیم. از طرفی مشکل نیروی انسانی کارآمد هم داریم که بتواند خوب فعالیت کند.
چند ماه سازمان ملی جوانان که وظیفه حمایت از گروه های فعال جوانان را دارد در گیر و دار انتخاب مسئول بود. برخی گفتند شاید فرماندار این نوع فعالیت سازمانی را نمی پسندد؟
نخیر، سازمان ملی جوانان را قبول داریم ولی مشکل اصلی مدیریت هست.
ببینید من اگر تیمی از بچه های جوان بیایند حداقل تشویق می کنم یا سعی کردم مطبوعات را زنده نگه دارم. اول که آمدم یک عده ای گفتند اولین کارت تعطیل کردن این هفته نامه باشد در حالی که ما حمایت کردیم! یا مثلاً خانه صنعت و معدن تکاپویی ندارد، انتظار ما این است با وجود سرمایه گذاران جدید و کارآفرین رونق بیشتری بیابد. کارهای زیادی باید بشود.
از حمایت از نیرو های فرهنگی گفتید. حادثه آتش سوزی نامه گناباد در دوران مدیریت شما نبود؟
چرا، اما حادثه مهمی نبود. یک صندلی بیشتر نسوخت این قدر بزرگ شد.
همین که یک عده جرات کردند و دست به آتش سوزی زدند کم کاری نیست.
بله ، ولی آن قدرهم قضیه جدی نبود و حل شد.
در هر صورت کار فرهنگی زیادی لازم داریم و هنوز اول راه هستیم و خیلی باید کار شود.
از مسئله سازمان جوانان بحث به مدیریت ها رسید. چرا بسیاری از ادارات ما بدون مدیریت و با سرپرست اداره می شوند؟
اینگونه نیست. فقط چند اداره هستند که مدیر ندارند که در آنها هم مسائل دیگری پشت پرده بود.
در این جا وارد مباحث سیاسی شدیم و ضبط هم خاموش شد.
با تشکر
چه عجب !از بچه های گناباد نیوز بعید است این کار ها!جای بسی تعجب است که بالاًخره شما فهمیدید انتخابات تمام شده است !!!!
ما همه مخلص فرماندار مردمی ومتواضع گناباد هستیم.